همگام با حاج قاسم و رزمندگان لشکر ثارالله تا آزادی شهر خون

تهران- ایرنا- به قاسم سلیمانی گفتم مرحبا به این نیروهای رشید و دلاور! جواب داد: من هم ممنون آن‌ها هستم...گفتم البته از سرفرماندهی شماست که این‌همه مقاومت شد! با تواضع گفت: این حرف را نزن من که عددی نیستم!

به گزارش حوزه دفاعی ایرنا، بهره‌گیری از انگیزه‌های دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی‌شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند و باعث می‌شود که نبرد بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات هشت سال دفاع مقدس محسوب ‌شود.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیه‌بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، هم‌زمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان و رزمندگان حاضر در عملیات، در چندین شماره منتشر کند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین؛ غلامحسین بشردوست؛ فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «غروب روز ششم» که به تازگی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است، به بیان خاطرات خود از عملیات بیت‌المقدس و فرماندهی در کنار سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخته است:

در این عملیات، من به‌عنوان عنصر عملیاتی قرارگاه قدس، نظارت بر عملیات لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی قاسم سلیمانی را عهده‌دار بودم.

همگام با حاج قاسم و رزمندگان لشکر ثارالله تا آزادی شهر خون

این لشکر، به همراه تیپ ۵۷ ذوالفقار ارتش که فرمانده آن آقای علی یاری که آدم باشخصیت و محترمی بود و خوب هم فرماندهی می‌کرد، به‌طرف حمیدیه، روبروی کرخه کور عمل می‌کردند.

مأموریت قرارگاه ما، عملیات در مقابل لشکر ۵ و ۶ عراق در محور جفیر، کرخه کور و طلائیه بود.

یگان‌های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا، که پس از اعلام رمز عملیات وارد عمل شدند، فهمیدند هیچ نیرویی در مقابلشان نیست! گویی دشمن به حمله ما پی برده و منطقه را از دو لشکر ۵ و ۶ تخلیه کرده بود.

سؤالات زیادی در ذهنم بود و از خود می‌پرسیدم که هدف دشمن از این عقب‌نشینی چه بوده و قرار است در آینده چه‌کاری انجام دهد؟ برای هیچ‌کدام از سؤالاتم پاسخی نداشتم، ولی بر خدا توکل کردم و گفتم ان شاءالله ما پیروز خواهیم شد و این عقب‌نشینی، از ترس آنهاست.

بعد از چند روز، تصمیم گرفتم به خط مقدم درگیری بروم. با جیپ، از جاده‌ای که عمود بر کرخه کور بود، حرکت کردم و تا نزدیکی‌های سه‌راهی جفیر رفتم. گلوله‌های توپ بین دو جبهه ردوبدل می‌شد و گلوله توپ و یا خمپاره در اطرافم به زمین می‌نشست.

رو به روی سه‌راهی جفیر، قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله را در جلوی امامزاده عباس دیدم. از خوشحالی خندیدیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. چقدر از دیدن قاسم آن روز و در آن موقعیت حالم خوب شد.

از او سؤال کردم وضعیت نیروهایت چطوره؟ گفت به لطف خدا اوضاع در محور خوب است، ارتش عراق نتوانست در مقابل ما مقاومت کند؛ ما به‌سرعت وارد مواضع عراقی‌ها شدیم. سنگرها را از ترس زودتر خالی کرده بودند. تعداد شهدا و مجروحین هم الحمدالله خیلی اندک بود.

همگام با حاج قاسم و رزمندگان لشکر ثارالله تا آزادی شهر خون

خنده‌های حاج قاسم و سروصورت خاکی‌اش را در آن روز به یاد دارم. شیرین و مهربان حرف می‌زد! عادت نداشت در قرارگاه فرماندهی لشکر پشت بی‌سیم بنشیند و نیروهایش را هدایت کند. او تا عملیات شروع می‌شد، خود را با موتور به خط مقدم می‌رساند و در عمق درگیری قرار می‌گرفت و فرماندهی می‌کرد؛ البته، فرماندهان دیگر سپاه هم طاقت ماندن در سنگر فرماندهی را نداشتند و سریع وارد درگیری می‌شدند.

از عقب‌نشینی زودهنگام عراقی‌ها در سه‌راهی جفیر، متعجب شدم! اولین بار بود که بعثی‌ها این‌طور عمل می‌کردند. با اعلام این وضعیت به قرارگاه مرکزی، فرماندهی کل تصمیم گرفت که یگان‌های تحت امر قرارگاه قدس را در پشت دژ مرزی خودی قرار دهد و منطقه را برای عملیات اصلی حفظ کند تا دشمن نتواند وارد شود و قرارگاه‌های دیگر را به محاصره خود درآورد.

اگر دشمن خود را به جاده اهواز –خرمشهر می‌رساند، کار نیروهای ما تمام بود و تعداد زیادی شهید، مجروح و اسیر می‌دادیم که تصور آن‌هم برای من خوشایند نبود.

هم‌زمان که خط را رصد می‌کردم، متوجه جیپ فرماندهی شدم که فردی با پرستیژ خاص در آن نشسته بود. خوب که دقت کردم، متوجه شدم سرهنگ لطفی-فرمانده لشکر ۱۶ زرهی قزوین است. او هم آمده بود تا شخصاً در جریان وضعیت نیروها قرار بگیرد. فرماندهی شجاع با دستکش‌های سفید و عینک خاص.

بعد از سلام و احوالپرسی، او از وضعیت خط سؤال کرد، من هم اوضاع را کامل برای او توضیح دادم. مشغول حرف زدن بودیم که سروصدای تانک‌های عراقی شروع شد. با دوربین بالای خاکریز رفتم و نقطه مقابلمان را نگاه کردم.

سرهنگ لطفی که کنارم ایستاده بود، بعد از چند لحظه پرسید: حاج‌آقا، چه خبره؟ گفتم سرهنگ ببین چقدر تانک پشت سر هم مثل قطار می‌آیند! گفت بیا پایین، الآن شلیک‌هایشان را شروع می‌کنند.

تا از خاکریز پایین آمدم، شلیک تانک‌ها به‌صورت مستقیم شروع شد. در همان لحظه اول، عده‌ای از نیروهای لشکر ثارالله زخمی یا شهید شدند. سرهنگ با صدای بلند گفت: این عادت عراقی‌هاست، من مطمئن بودم که الآن این‌طور پاتک می‌زنند.

همگام با حاج قاسم و رزمندگان لشکر ثارالله تا آزادی شهر خون

قاسم سلیمانی فریاد زد: آرپی‌جی زن‌ها آماده شکار تانک‌ها باشند. همه سریع آماده شوید! این حرف حاج قاسم مثل توپ صدا کرد و عده زیادی از رزمندگان بدون واهمه از آتش گلوله‌های مستقیم تانک‌ها، پشت خاکریز آماده شلیک شدند. آن‌چنان با شوق آماده شلیک می‌شدند که کسی باورش نمی‌شد.

هر سه نفرمان در موقعیت حساس ویژه‌ای قرارگرفته بودیم. اگر تانک‌های دشمن موفق می‌شدند، عده زیادی شهید می‌دادیم، وضعیت خیلی خراب می‌شد. من هم برای تقویت روحیه، در سراسر خاکریز می‌دویدم و صدا می‌زدم: آر.پی.جی زن‌ها آماده شلیک باشند، به احدی از آن‌ها رحم نکنید؛ همه محکم باشید تا این‌ها را به عقب برانیم!

تا تانک‌ها در تیررس آرپی‌جی‌ها قرار گرفتند، من و قاسم در دو طرف خاکریز با صدای بلند فریاد می‌زدیم: آرپی‌جی‌ها شلیک کنید؛ نباید حتی یک تانک سالم به خاکریزمان برسد!

چند لحظه بعد، شلیک گلوله‌های آر.پی.جی قیامتی برپا کرد! از گوشه خاکریز بااحتیاط سرم را بالا آوردم، تعدادی از تانک‌ها مورد اصابت موشک‌ها قرارگرفته و در حال سوختن بودند و نیروهای آن‌ها فرار می‌کردند. عراقی‌ها باورشان نمی‌شد این‌طور مورد هجمه آرپی‌جی زن‌های ما قرار بگیرند.

صدای مرحبا مرحبای قاسم بلند بود! بچه‌ها با دلاوری و گلوله گذاری سریع، در مقابل تانک‌ها ایستاده و با فریاد الله‌اکبر شلیک می‌کردند.

هنوز آن لحظات خون و آتش در جلوی چشمانم است که چطور بچه‌ها دلاوری کردند و نگذاشتند تانک‌ها جلو بیایند. صدای تکبیر بچه‌ها بلند شد و خنده بر لب همه نقش‌بست!

به قاسم سلیمانی گفتم مرحبا به این نیروهای رشید و دلاور! جواب داد: من هم ممنون آن‌ها هستم...گفتم البته از سرفرماندهی شماست که این‌همه مقاومت شد! با تواضع گفت: این حرف را نزن من که عددی نیستم!

با این کار بچه‌ها، خطر دشمن دفع شد و سایر نیروهای قرارگاه توانستند با خیال راحت برای آزادسازی شهر خرمشهر به جلو بروند و با عراقی‌ها درگیر شوند.

همگام با حاج قاسم و رزمندگان لشکر ثارالله تا آزادی شهر خون

با اتمام این کار، در حقیقت مأموریت قرارگاه قدس به پایان رسید و قاسم سلیمانی توانست با دفع پاتک دشمن و حفظ جاده خرمشهر-اهواز، خیال همه را راحت کند.

بعد از گزارش وضعیت به سردار محسن رضایی، طبیعتاً نیروهای قرارگاه قدس باید استراحت می‌کردند و منتظر فرمان جدید فرماندهی کل در کمک به قرارگاه فتح و نصر می‌ماندند. آن روزها تمام مردم و فرماندهان به تنها چیزی که فکر می‌کردند، آزادی خرمشهر بود.

اخبار مرتبط

لینک خبر

لینک های ویژه


گوناگون

بهترین تعمیرگاه بنز در تهران

امداد خودرو مرودشت

امداد خودرو استان مرکزی


آخرین اخبار


ایسنا : وزارت ورزش ۱۴۰ روز بدون معاون همگانی

ایسنا : نظارت ۴ گروه بر نحوه ذبح دام عید قربان در بروجرد

ایسنا : سنت‌های عید قربان با چاشنی وحدت و بندگی

ایرنا : نماینده یزد: چشم دنیا به انتخابات ایران دوخته شده است

ایرنا : یک مقام ارشد کریمه : کنفرانس سوئیس درباره صلح نیست بلکه برای محاکه روسیه است

ایلنا : میانجی‌گران قطری و مصری به زودی با مقام‌های حماس در تماس خواهند بود

ایسنا : کار ستاد بازسازی عتبات عالیات تعظیم شعائر الهی است

ایرنا : گزارشگر سازمان ملل خواستار تحریم سیاسی و اقتصادی اسرائیل شد

ایسنا : برپایی دعای عرفه در ۸۰ بقعه متبرکه شاخص فارس + معرفی اماکن شیراز

مهر : مهمانی بزرگ غدیر در ساحل بوشهر برگزار می‌شود/اجرای ۲۰۰۰ جشن خانگی

ایسنا : برای داشتن سبک زندگی سالم در طول روز چقدر باید ورزش کنیم؟

ایرنا : ستاد انتخاباتی قالیباف در خراسان جنوبی راه اندازی شد

ایرنا : ستاد انتخاباتی قالیباف در خراسان جنوبی افتتاح شد

ایرنا : ستاد انتخاباتی قالیباف در خراسان جنوبی راه‌اندازی شد

ایسنا : آغاز بارگذاری اسناد و مدارک پذیرفته‌شدگان آزمون دبیری از ۲۹ خرداد/ جذب نهایی ۲۴ هزار نفر

صدا و سیما : کسب ۸ نشان رنگارنگ برای ووشو کشورمان

مهر : رصد تجهیزات پزشکی مشمول ارز حمایتی/ راه اندازی انبار مجازی

ایلنا : بازداشت چندین معترض مخالف دولت رژیم صهیونیستی در تل‌آویو

ایسنا : امید برای نجات گوزن زرد از انقراض

مهر : ضرورت وجود شاخص‌های اساسی سلامت در کشور

مهر : عرفه در کرمانشاه هیئت کجا برویم؟

ایلنا : ضربات دردناک ما به نیروهای دشمن ادامه خواهد داشت

ایسنا : رسانه غربی: جنگ داخلی دوم آمریکا آغاز شده است

ایسنا : رسانه غربی: جنگی داخلی دوم آمریکا آغاز شده است

ایرنا : ترامپ: در صورت پیروزی در انتخابات به کمک های میلیاردی به اوکراین پایان می دهم

ایلنا : دولت آینده برای کاهش نرخ تورم چه باید کند؟

ایلنا : بیمِ شعارهای توخالی ازسوی کاندیداهای انتخاباتی/ امیدی به بهبود وضعیت سینما هست؟

ایسنا : دلایل تمایل بحرین برای احیای روابط با ایران

ایسنا : اخباری: برای صعود به لیگ برتر خون دل خوردیم/ قضاوت‌ها در هفته‌های پایانی عادلانه‌تر شد

مهر : برگزاری دعای عرفه در ۳۰۰ مسجد و هیأت مذهبی خوزستان

مهر : پیگیری تخصیص تجهیزات و اعتبارات برای کتابخانه‌های آبادان

ایلنا : حمله رژیم صهیونیستی به مناطقی در لبنان

مهر : شهادت رییس جمهور فصل مهمی را از انقلاب اسلامی رقم زد

مهر : ایجاد ۲ ایستگاه اطفاء حریق در منطقه اورامانات کرمانشاه

ایسنا : تحلیلگر آمریکایی: بلینکن، آمریکا را در باتلاق نتانیاهو فرو می‌برد

ایلنا : «بار داریوش خوابیده» برای کارشناسی می‌آیید؟

ایسنا : ایران-عراق؛ رابطه‌ای به نفع تامین امنیت کل منطقه

ایرنا : رئیس کمیسیون اروپا: افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی ناشی از جنگ اکراین است

ایرنا : رئیس کمیسیون اروپا: افزایش قیمت انرزژی و غذایی ناشی از جنگ اکراین است

صدا و سیما : مس رفسنجان حریف سپاهان در فینال جام حذفی شد

صدا و سیما : مس رفسنجان با عبور از سد آلومینیوم حریف سپاهان در فینال جام حذفی شد

ایلنا : توافق ۱۰ ساله آمریکا و اوکراین موضع واشنگتن در قبال کی‌یف را قوی‌تر می‌کند/ آتش بس پیشنهادی پوتین بوی صلح و پایان جنگ نمیداد

صدا و سیما : ورزشگاه فینال جام حذفی فصل جاری مشخص شد

ایلنا : از بخشنامه‌ی پارسال تا جوابیه‌ی امسال؛ وقتی «بازنشستگی پیش از موعد» غیرممکن است!

ایسنا : داوری: دولت آینده مجموعه ورزشی جدید را بسازد/ زیرساخت ورزش همگانی و قهرمانی توسعه یابد

ایسنا : کاهش ۴۰ درصدی پینگ ۱۰۰ بازی پرمخاطب

صدا و سیما : صعود سپاهان به فینال جام حذفی با برتری مقابل گل گهر

ایلنا : ۲ کشتی مرتیط با رژیم صهیونیستی در حال غرق شدن هستند

ایرنا : عضو مستعفی کابینه جنگ اسرائیل: نتانیاهو حتی از متحدان خود در کابینه می‌ ترسد

Loader

در حال دریافت و بارگذاری جدیدترین اخبار

... لطفا چند ثانیه منتظر بمانید