می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!

می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!

من «ربا» هستم. تا حالا پنج بار در جنگ آواره شده‌ام. از «بیت حانون» تا «تل الزعتر» تا اردوگاه «جبالیا» و بعد «دیر البلح» که دو بار آنجا جابه‌جا شدیم. آخرین بار هم «رفح».

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «ربا حسان» از زنان مقاوم فلسطینی است که از اوضاع و آنچه امروز در غزه می گذرد نوشته است. او می گوید چند بار دیگر آواره گی از سرزمینش را تجربه کرده اما این بار از تجربه آخر خود که توسط اسماء خواجه زاده به فارسی ترجمه شده، چنین روایت می کند: 

من «ربا» هستم. تا حالا پنج بار در جنگ آواره شده‌ام. از «بیت حانون» تا «تل الزعتر» تا اردوگاه «جبالیا» و بعد «دیر البلح» که دو بار آنجا جابه‌جا شدیم. آخرین بار هم «رفح».

من با هربار آوارگی مقداری از اشتیاقم به زندگی را از دست می‌دادم. از جمع کردن خودم در مکان‌ها خسته شدم. یادم می‌آید در دیر البلح، وقتی داشتیم جابه‌جا می‌شدیم وسط راه ایستادم؛ دلم می‌خواست به طرف خانه خودمان بروم نه به سمت پناهگاه. مرگ برایم اهمیتی ندارد. آیا زندگی ارزش این‌همه ماجرا برای نجات پیدا کردن را دارد؟ در ذهنم جمله مولایمان علی تکرار می‌شد: «این دنیای شما نزد من از آب بینی بز بی‌ارزش‌تر است.»

جنگ اینجا، یک جنگ نیست بلکه چندین جنگ است. جنگ‌های آب و غذا و جابه‌جایی و حتی سرما. بدنم را به غذای کم عادت داده بودم و حتی اگر در روز یک لقمه غذا می‌خوردم تأثیری روی من نداشت اما سخت‌ترین موضوع، کمبود آب بود. روزی که با هشت نفر از اعضای خانواده‌ام به جبالیا آواره شدیم، باید فقط دو لیتر آب استفاده می‌کردیم!

این دو لیتر آب هم برای نوشیدن بود هم رفتن به توالت. من روزی یک بار آب می‌خوردم تا مجبور نباشم بروم توالت، و سهمم از آب نوشیدنی را برای وضو نگه می‌داشتم، که آن را هم بعدها تیمم می‌کردم.

ما در جنگ همه‌چیز را بازیافت می‌کنیم. مثلا تفالۀ قهوه را نگه می‌داریم و مقداری آب به آن اضافه می‌کنیم و می‌گذاریم دو روز بماند و تخمیر شود. بعد دوباره آن را می‌جوشانیم و می‌خوریم. آبِ شستن لباس‌ها و مایع ظرفشویی را نگه می‌داریم تا دوباره در توالت ـ خدا عزتتان بدهد ـ

استفاده کنیم. پاکت‌های پنیر و لیوان‌های مقوایی را نگه می‌داریم تا بسوزانیم و رویش آتشش غذا درست کنیم. بطری‌های شامپو و صابون را نگه می‌داریم تا داخلشان آب بریزیم و به جای شلنگ استفاده کنیم. یا از بقچه لباس‌ها به جای متکا و از در مربا به جای بشقاب استفاده می‌کنیم. پردۀ درمانگاه را به‌عنوان روانداز استفاده کردیم و بعدا وقتی به ما روانداز دادند از پرده‌ ها، خیمه درست کردیم.

دنیا اینگونه و به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن زهد را به ما یاد داد.

کمدی سیاه در جنگ؟ چقدر پیش می‌آید که به یک دلیل هم می‌خندم و هم گریه می‌کنم. در ابتدای بحران آب در شمال، خیلی گریه کردم. مادرم با لبخندی بر لب گفت اشک‌هایم برای شستن صورتم بس است و باید آب را برای کار دیگری استفاده کنم. خندیدم. یا بعدتر وقتی داخل اتاق معلمان مدرسۀ ابتدایی وابسته به آژانس «غوث» زیر تخته سیاه می‌خوابیدم گریه کردم. بالای سرم ابری بزرگ و پنبه‌ای از سقف آویزان بود که رنگش خاکستری شده بود. یک نخ آبی هم از آن آویزان بود انگار که از ابر باران می‌بارید.

من هربار می‌خواستم بخوابم به آن زل می‌زدم و از سادگی این ایده می‌خندیدم اما یک لحظه بعد وقتی یادم می‌آمد به چه دلیل اینجا خوابیده‌ام می‌زدم زیر گریه. یا یک روز وقتی عمه‌ام برای دیدن ما به پناهگاه آمد، برای برادرزاده‌ام که نوزاد بود پوشک آورده بود. مادرم به او گفت این پوشک‌ها برای برادرزاده‌ام کوچک است اما اشکال ندارد چون ما دخترها می‌توانیم از آن به جای نوار بهداشتی استفاده کنیم. و به این شکل هرچیزی باعث خنده‌ام می‌شد، همان به گریه‌ام می‌انداخت. 

چه پناهگاه چه مدرسه جاهایی بودند پر از خفت و تحقیر. در روز چهار نان پیتا میان ما تقسیم می‌کردند. نصف نان برای یک نفر و هر نان هم به اندازه یک کف دست! بعدتر ما از نانوایی‌ها نان می‌خریدیم تا اینکه آنها هم بسته شد. بعد با مصیبت آرد خریدیم و در تنور گلی نان درست کردیم. 

یک نمونه تحقیر را برایتان بگویم؛ رفتن به توالت. داخل مدرسه نه تا توالت بود با هزاران آواره، و صفی طولانی برای قضای حاجت درست می‌شد. من اول مجبور بودم هیچ‌چیز نخورم تا مجبور نباشم داخل صف بایستم یا در حیاط مدرسه جلوی همه راه بروم. از اینکه با آن وضعیت اهانت‌بارم آنجا بودم خجالت می‌کشیدم. برای همین از برخورد با مردم و حتی دیدن خودم در آینه پرهیز می‌کردم.

یک بار به من اصرار کردند به بیمارستان اماراتی نزدیک پناهگاه بروم و آنجا حمام کنم. اولش قبول نکردم. چون نمی‌توانستم قبول کنم با این وضعیت پایم را بیرون بگذارم و در خیابان راه بروم اما آخرش رفتم. من تنها کسی نبودم که می‌خواست حمام کند. در هر اتاق حداقل ده نفر منتظر نوبتشان بودند تا حمام کنند و مسئولان هم از یک اتاق دنبالمان می‌آمدند و از آنجا بیرونمان می‌کردند و به اتاق دیگر می‌فرستادند. برایم تحقیرآمیز بود. به شکل بی‌سابقه‌ای گریه کردم و به حمام و آب و جنگ لعنت فرستادم و بدون اینکه دوش بگیرم برگشتم. از نظر روحی خیلی برایم سنگین بود.

در پناهگاه یک بار یکی از هم‌کلاسی‌های دانشگاهم را دیدم. از زمان فارغ التحصیلی در سال 2019 این اولین باری بود که می‌دیدمش. خودم را از نگاهش می‌دزدیدم چون خجالت می‌کشیدم و امیدوار بودم او مرا ندیده باشد. صبح روز بعد در راه دستشویی از دور دیدمش که کنار در ایستاده. نمی‌توانم دربارۀ واکنشم توضیحی بدهم اما از دور برایش دست تکان دادم. مرا ندیده بود و من همچنان دست تکان می‌دادم تا به او رسیدم. سلام کردم و عمدا خیلی حرف زدم چون می‌خواستم به او و خودم ثابت کنم از این وضعیت تحقیرآمیز شرمسار نیستم در حالی‌که در واقع تا سرحد مرگ شرمسار بودم. شاید هم دیدن یک چهرۀ آشنا در این وضعیت باعث می‌شد حس کنیم کمی تسلی پیدا کرده‌ایم! نمی‌دانم. 

با گذر زمان به پناهگاه عادت کردیم. وضعیت آب بهتر شد و ما روی آتش غذا درست می‌کردیم. حتی من مرفه شده بودم و صبح‌ها زود بیدار می‌شدم تا خودم تنهایی آتش روشن کنم و روی آن چای یا قهوه بگذارم. بعد یک مودم خریدیم و اشتراک اینترنت گرفتیم. حالا هروقت تشنه‌ام می‌شود آب می‌خورم و هروقت خواستم توالت می‌روم و دیگر به مردم داخل حیاط و اینکه چقدر داخل صف منتظر خواهم شد، اهمیتی نمی‌دهم. 

همین‌طور برای پوستم کرم خریدم تا مثل قبل به خودم توجه کنم و چند کتاب هم گرفته‌ام تا اینجا بخوانم با این‌حال خسته و ترسیده‌ام. می‌ترسم از اینکه این، زندگی‌ام بشود. می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
لینک خبر

لینک های ویژه


گوناگون

بهترین تعمیرگاه بنز در تهران

امداد خودرو مرودشت

امداد خودرو استان مرکزی


آخرین اخبار


مهر : ترامپ: کاخ سفید باید به‌خاطر محاکمه ساختگی از من عذرخواهی کند

ایرنا : بنیاد مسکن مکلف به خرید سیمان و فولاد مسکن‌های حمایتی از بورس کالا شد

ایلنا : ردپای ۲۳ هزار ساله تاریخ آمریکا را بازنویسی کرد

ایسنا : کاپیتان تیم ملی والیبال برزیل بعد از پیروزی مقابل ایران چه گفت؟

ایسنا : واکنش امین اسماعیل‌نژاد به شکست مقابل والیبال برزیل

تسنیم : دیدار سفیر ایران در ریاض با امیرعبداللهیان با محوریت حج

ایسنا : رضا علیپور در چین به سهمیه المپیک نرسید/ ارتقا رکورد سرعت سنگ‌نوردی ایران

ایسنا : هنوز تمام اقدامات جهاد دانشگاهی در کشور شناخته شده نیست

ایرنا : جشنواره هنری "گنجینه مهر" در مشهد برگزار شد

ایرنا : جوان ماهنشانی در استخر پرورش ماهی غرق شد

تسنیم : چرایی استفاده از جنگنده برای ترور در جنین؛زوال سلطه اسرائیل

ایرنا : مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا: مربیان ایران به دانش روز احتیاج دارند+فیلم

ایسنا : اعلام زمان برگزاری مراسم یادبود زری خوشکام

ایرنا : تأمین نیاز نشر با راه اندازی کارخانه زاگرس

ایرنا : استاندار قزوین: تسهیلات بانکی در مسیر توسعه هزینه شود

ایرنا : پائز: پیشرفت‌مان چشمگیر است/ برای المپیک خواهیم جنگید

ایرنا : پهنه‌های معدنی کشور به صورت کامل آزادسازی می‌شود

مهر : ناو سردار شهید مهدوی نیروی دریایی سپاه از ماموریت اقیانوسی بازگشت

ایرنا : دیدار سفیر ایران در عربستان با امیرعبداللهیان

ایلنا : اقدام جالب کاپیتان بایرلورکوزن؛ جام قهرمانی را به هواداران دادند(ویدیو)

صدا و سیما :  ادامه برگزاری تظاهرات در چند کشور جهان در حمایت از فلسطین

ایسنا : نقش ویژه روسای جمهور ایران و تاجیکستان در برقراری مناسبات فرهنگی

ایلنا : لحظه بالابردن جام قهرمانی توسط کاپیتان بایرلورکوزن(ویدیو)

ایسنا : بازداشت عاملان تیراندازی غیرمجاز در آبادان

ایسنا : بازداشت ۱۴ نفر در یک نزاع دسته جمعی در اهواز

ایسنا : قاتل ۱۸ ساله ایلامی تسلیم پلیس شد

ایرنا : احیای واحدهای تولیدی مازندران عامل افزایش اشتغال/موفقیت دولت در رصد میدانی عملکرد مدیران

ایسنا : بارش شدید باران و تگرگ در اکثر محورهای خراسان رضوی/ تلفات جانی در تصادفات نداشته‌ایم

ایسنا : توقیف رنجرور ۱۵ میلیاردی در جاده چالوس

ایرنا : تمام نیاز نشر با راه‌اندازی کارخانه کاغذ زاگرس تامین می‌شود/تقویت ویترین کتاب+ فیلم

ایسنا : کمبود فضا از مشکلات شرکت‌های دانش بنیان آذربایجان‌غربی است

ایسنا : کمبود مکان از مشکلات شرکت‌های دانش بنیان آذربایجان‌غربی است

مهر : پایگاه امداد ساحلی و دریایی در بوشهر با جدیت دنبال شود

مهر : هوا در خوزستان گرم‌تر می‌شود/ احتمال وقوع گرد و خاک در استان

مهر : ۲۴۰۰ پروژه گردشگری در کشور در حال اجرا است

مهر : ساخت وسازهای غیر مجاز در دزفول قلع و قمع شدند

مهر : خریداری حدود ۱.۴ میلیون تن گندم از کشاورزان خوزستانی

مهر : محکوم به قصاص در شهرستان باوی از چوبه‌دار رهایی یافت

مهر : خودمان را به کنست می‌رسانیم/تنها راه بازگرداندن اسرا توقف جنگ است

ایسنا : نوجوان ۱۵ ساله اطلاعات بانکی ۱۳۰۰ را دزدید!

ایسنا : اعضای پیوندی هم «شخصیت» دارند/اگر به هوش مصنوعی طعنه بزنید ...

ایسنا : نمره بالای X۵۵ پرو در تست‌های ایمنی معتبر دنیا / فراخوان مدیران خودرو یعنی مسئولیت‌پذیری

ایسنا : نمره بالای X۵۵ پرو در تست‌های ایمنی معتبر دنیا / فراخوان مدیران خودرو، یعنی مسئولیت‌پذیری

مهر : مسیر جاده سبزوار- روداب همچنان بسته است

مهر : ۷۰۰ دوره آموزش همگانی توسط هلال احمر استان بوشهر برگزار شد

ایسنا : این هشدارها را درباره سیل جدی بگیرید

مهر : راه‌اندازی خط راه آهن سنندج به مشهد پیگیری می‌شود

مهر : انتقال اندیشه‌های امام راحل (ه) به نسل‌های آینده ضروری است

ایرنا : ۳۳ راس دام سبک در رازوجرگلان خراسان‌شمالی تلف شد

Loader

در حال دریافت و بارگذاری جدیدترین اخبار

... لطفا چند ثانیه منتظر بمانید